حضرت نوح ﵇
عهد و پیمان جدید خداوند ﷻ با نوح ﵇
نوح ﵇ برای تقدیم قربانی جایی را از سنگ ساخت، از هر نوع حیوانات حلال و پرنده گان چند دانه را ذبح کرد و گوشتش را برای رضای خداوند ﷻ به طور کامل سوختاند. * بوی قربانی سوخته مورد پسند ﷲ ﷻ قرار گرفت. از نوح ﵇ راضی شد و این وعده را کرد، که اگرچه قلب انسان از طفلیت به بدی مایل میباشد، ولی دوباره هیچگاه چنان عذاب را بالای زمین نخواهم آورد، که تمام موجودات زنده به یکباره گی از روی زمین گم شوند. تا این دنیا است، کشت و درو، گرمی و سردی، تابستان و زمستان، شب و روز همینطور در گردش خواهد بود.
ﷲ ﷻ به نوح ﵇ و پسرانش برکت عطا کرد و فرمود: نشر شوید! زیاد شوید، آنقدر زیاد، که در تمام زمین نسل تان منتشر شود. حیوانات زمینی، خزنده گان، پرنده گان و ماهیان همه از شما در ترس و بیم خواهند بود. همۀ شان را در اختیار شما داده ام. قسمیکه من برای نیاکان شما سبزیجات و غله جات را به خاطر خوراک در اختیار داده بودم، همانطور امروز حیوانات را نیز برای خوراک شما میدهم، ولی خبردار! تا آن وقت گوشت حیوانی را نخورید، که خونش از بدنش خارج نشده باشد، زیرا خون مادۀ حیاتش است. اگر کدام مخلوق زنده خون انسانی را بریزاند، پس من با وی حساب خواهم کرد. اگر کسی زنده گی کس دیگر را بگیرد، در عوض زنده گی خود را از دست خواهد داد. بلی دقیقاً، اگر یک انسان خون انسان دیگری را بریزاند، خون وی نیز خواهد ریخت، چون من انسان را نمایانگر صفات خود خلق کرده ام. پس، نشر شوید! بیشتر شوید، آنقدر زیاد که در تمام زمین نسل تان پخش شود.
سپس خداوند ﷻ به نوح ﵇ و پسرانش فرمود: امروز من با شما، با نسل شما بلکه با تمام حیوانات اهلی و وحشی و پرنده گان که سوار کشتی بودند، یعنی با تمام مخلوقات این عهد و پیمان را میبندم، که دیگر هیچگاه با طوفان تمام موجودات زنده را هلاک نمیکنم و نه هم با آن زمین را برباد میکنم. من در ابرها رنگین کمان مقرر خواهم کرد. این نشانۀ آن عهد و پیمان خواهد بود که من با تو و تمام موجودات زنده تا ابد بسته ام. زمانیکه در آسمان ابرها را می آورم، این رنگین کمان آشکار خواهد شد و شاهدی این را خواهد داد، که من عهد و پیمان خود را با شما و تمام موجودات زنده فراموش نکرده ام. به تحقیق وعدۀ خود را تکمیل میکنم.
بعد از طوفان، نوح ﵇ سه صد و پنجاه سال دیگر زنده گی کرد و به عمر نهصد و پنجاه سالگی وفات کرد.
سه پسر نوح ﵇ که از کشتی همراهش پایان شده بودند، سام، حام (که بعداً پدر کنعان شد) و یافِث بودند. نسل همین سه برادر بود که در تمام جهان نشر شد. اولادۀ یافِث نزدیک بحر زنده گی میکرد. فرزندان سام و حام زنده گی خانه به دوش داشتند. در نسل سام شخصی بنام عِبِر بود و دو پسر وی به دنیا آمدند. نام پسر بزرگش را «فالج» نهاد، که مفهومش «تقسیم» بود، زیرا در آن وقت مردم بر روی زمین تقسیم شدند.
* سوختاند در آن زمانه برای قربانی گوشت حیوان حلال را در یکجای خاص، که آنجا را قربانگاه میگفتند گذاشته میشد و سپس به طور کامل سوختانده میشد.