حضرت موسی ﵇
رفتن مصریان به دنبال بنی اسرائیل
زمانیکه به فرعون خبر رسید، که بنی اسرائیل فرار کرده اند، وی و درباریانش پشیمان شدند و گفتند: چی اشتباهی کردیم؟ ما نباید بنی اسرائیل را از غلامی آزاد میکردیم!
پس فرعون گادی جنگی خود را آماده ساخت و لشکر خود را آماده کرد. سپس ششصد گادی خاص جنگی خود و تمام گادی های جنگی دیگر مصر را بیرون کرد و در هر گادی یک – یک شخص رهبری میکرد.
ﷲ ﷻ در قلب فرعون سختی انداخت. از این رو در حالیکه بنی اسرائیل با بسیار دلیری از مصر بیرون شده بودند، فرعون با لشکر خود به دنبال شان حرکت کرد.
خلاصه اینکه تمام قوتهای فرعون، گادیها، اسپها، گادی رانها و لشکر دنبال بنی اسرائیل شدند، تا روبروی قریۀ بعل صفون در فَم الحیروت نزد آنها رسیدند، جایی که بنی اسرائیل در کنار بحیره خیمه زده بودند. مانیکه بنی اسرائیل فرعون و مصریان را دیدند، که طرف شان می آیند، در قلب شان بسیار ترس پیدا شد و به ﷲ ﷻ فریاد نجات آغاز کردند. به موسی ﵇ شکایت کردند که آیا در مصر قبرها نبود، که ما را در این بیابان برای کشته شدن آورده ای؟ این چی کار بود که با ما کردی؟ چرا ما را از مصر به اینجا آوردی؟ در مصر برایت گفته بودیم، که ما را به حال خود بگذار، که غلامی مصریان را بکنیم. در مصر زنده گی غلامی بهتر از مُردن در این بیابان بود.
موسی ﵇ فرمود: نترسید! محکم ایستاد شوید و خواهید دید که ﷲ ﷻ امروز چطور نجات تان میدهد. مصریانی را که اکنون میبینید، دوباره هیچگاه نخواهید دید. امروز بخاطر نجات شما ﷲ ﷻ جنگ را پیش خواهد برد. شما فقط آرام طرفش ببینید.