حضرت یوسف

زنها و اولاد یعقوب

بعد از آن یعقوب ﵇ دوباره طرف مشرق به سفر خود ادامه داد. رفته – رفته به بین النهرین رسید. آنجا یک چاه را دید که در چهار اطرافش سه رمۀ گوسفند بود، که به خاطر نوشیدن آب آورده شده بود. یعقوب ﵇ نزد چوپانها رفت و از آنها پرسید که شما باشندۀ کجا هستید؟

چوپانها گفتند: ما باشندۀ حَران هستیم.

یعقوب ﵇ فرمود: آیا لابان نواسۀ ناحور را میشناسید؟

آنها گفتند: بلی، میشناسیم.

یعقوب ﵇ فرمود: او چی حال دارد؟ صحتش چطور است؟

آنها گفتند: خوب است. ببین، دخترش راحیل با رمه می آید.

یعقوب ﵇ نزد راحیل رفت و فرمود: من پسر عمه رفقه ات هستم.

با شنیدن این سخن، راحیل فوراً به خانه دوید و به پدرش لابان از آمدن یعقوب ﵇ احوال داد. زمانیکه لابان باخبر شد، که خواهرزاده اش یعقوب ﵇ آمده است، به خوش آمد گویی اش دوید. وی را در آغوش گرفته بوسید و سپس به خانه آورد. یعقوب ﵇ قصۀ خود را به لابان بیان کرد. بعد لابان برایش گفت: تو واقعاً خون من هستی.

لابان دو دختر داشت که بزرگش لیا و کوچکش راحیل نام داشت. او عروسی هر دو دخترش را با یعقوب ﵇ کرد. نخست با لیا، زیرا او بزرگ بود، و سپس راحیل را برایش داد. لابان به هر دو دخترش یک – یک کنیز داد، که کنیز لیا زِلفه و کنیز راحیل بِلهه نام داشت.

خداوند ﷻ یعقوب ﵇ را صاحب دوازده پسر ساخت. شش پسرش از لیا به دنیا آمدند. پسر بزرگش روبین، بعد شمعون، لاوی، یهودا، یساکر و زبولون به ترتیب به دنیا آمدند. دو پسر یعقوب ﵇ از راحیل هم به دنیا آمدند، که بالای یکی آن یوسف ﵇ و دیگرش بنیامین نام نهاد. (هنگام به دنیا آمدن بنیامین راحیل وفات کرد.) راحیل کنیز خود بِلهه را به یعقوب ﵇ هدیه داده بود و از وی هم دو پسر به دنیا آمدند، که یکی دان و دیگرش نَفتالی بود. همینگونه لیا هم کنیز خود زِلفه را به یعقوب ﵇ هدیه داده بود و از وی دو پسرش به دنیا آمدند، که بالای یکی جاد و بالای دیگرش اَشیر نام نهاد.

بعد از سپری نمودن وقت زیاد در بین النهرین، یعقوب ﵇ زنان و اولاد خود را بر شترها سوار کرد و مواشی خود را از خود پیش کرد. سپس با تمام اموالی که در بین النهرین بدست آورده بود، طرف جای بود و باش پدرش اسحاق ﵇، که کنعان بود، حرکت کرد.

آنجا رسیده با پدر خود در مَمری نزدیک حبرون ساکن شد، جایی که ابراهیم ﵇ و اسحاق ﵇ شب و روز مهاجرت شان را سپری کرده بودند. اسحاق ﵇ در یک صد و هشتاد سالگی از دنیا رحلت نمود. جسد وی ﵇ را پسرانش عیص و یعقوب ﵇ دفن کردند.

 << قبلی  |  بعدی >> 

فهرست