حضرت یوشع بن نون ﵇
ختنه شدن نسل جدید بنی اسرائیل
در زمین کنعان به طرف غرب دریای اُردن اَموریان زنده گی میکردند و در کنار بحیرۀ مدیترانه کنعانیان زنده گی میکردند. زمانیکه به پادشاهان این اقوام خبر رسید، که ﷲ ﷻ در آب دریای اُردن یک راه خشک ساخت، تا بنی اسرائیل از آن عبور کنند، پس در قلبهای شان بسیار ترس پیدا شد و در مقابل بنی اسرائیل روحیۀ خود را از دست دادند.
تمام آن مردان بنی اسرائیل که از مصر بیرون شده بودند و آمادۀ جنگ بودند، آنها نافرمانی ﷲ ﷻ را کرده بودند و ﷲ ﷻ قسم کرده بود که این مردم به زمین وعده شده، که در آن شیر و عسل فراوان است، داخل نخواهند شد. مطابق فرمان ﷲ ﷻ تمام این مردم در آن دوران چهل ساله که بنی اسرائیل در بیابان سرگردان میگشتند، مُردند. تمام ذکور آن نسل ختنه شده بودند، اما ذکور نسل نو که در این دوران بیابانی تولد شده بودند، ختنه نشده بودند. پس از این خاطر بعد از اینکه بنی اسرائیل از دریای اُردن عبور کردند، ﷲ ﷻ به یوشع ﵇ فرمود: از سنگ چقماق چاقوها بساز و تمام آن ذکور را ختنه کن که در دوران بیابانی به دنیا آمده اند.
یوشع ﵇ هم از سنگ چقماق چاقوها ساخت و بالای یک تپه تمام ذکور را ختنه کرد. زمانیکه تمام ذکور ختنه شدند، در خیمه های خود استراحت کردند، تا زخمهای شان جور شود.
سپس ﷲ ﷻ به یوشع ﵇ فرمود: امروز از شما داغ غلامی مصریان را دور کردم.
یوشع ﵇ نام این جای را جلجال (دور کرده شده) گذاشت.
به تاریخ چهاردهم این ماه عید پناه رسید. پس بنی اسرائیل در جلجال عید را تجلیل کردند. یک روز بعد از عید از حاصلات زمین خوراک کردند. نان فطیر و غله جات بریان شده را خوردند. در همان روز ﷲ ﷻ نزول منّ را از آسمان متوقف ساخت. بنی اسرائیل دوباره منّ را به چشم ندیدند و در عوضش برای خوراک از حاصلات کنعان کار میگرفتند.