حضرت موسی

مار مسی

در کنعان جنوبی به حاکم منطقۀ عَراد خبر رسید، که قافلۀ بنی اسرائیل از راه «اتاریم» میگذرد، پس بالای آنها حمله کرد و یک تعداد افراد را زندانی کرد. متباقی بنی اسرائیل با ﷲ ﷻ چنین عهد کردند، که اگر تو ما را بالای این مردم کامیاب کنی، پس ما شهرهای آنها را به طور کامل برباد خواهیم کرد! ﷲ ﷻ دعای آنها را قبول کرد و بالای کنعانیان کامیاب شان کرد. بنی اسرائیل نیز شهرهای آنها را بطور کامل برباد ساخت. به همین خاطر بالای آن جای نام «حورمه» یعنی نابودی گذاشته شد.

بعد از آن بنی اسرائیل از کوه هور حرکت کردند و آن راه را پیش گرفتند که به بحیرۀ سرخ میرفت، تا از سرزمین اِدوم نگذرند. در راه مردم بسیار بی حوصله شدند. به خداوند ﷻ و موسی ﵇ گِله کردند، که چرا ما را از مصر به اینجا آوردید؟ آیا میخواستید که اینجا در بیابان با مرگ روبرو شویم؟ نه خوراک است و نه آب! از مواد موجود خوراکی کاملاً بیزار شده ایم!

با این کار، ﷲ ﷻ بالای مردم عذاب مارهای زهری نازل کرد. مارها بسیار مردم را گزیدند و آنها را کشتند. متباقی مردم نزد موسی ﵇ آمدند و گفتند: ما که به خداوند ﷻ و تو گِله کردیم، گناه کردیم. در حق ما به ﷲ ﷻ دعا کن که این مارها را از ما دور بسازد.

موسی ﵇ نیز در حق مردم دعا کرد.

ﷲ ﷻ به موسی ﵇ فرمود: تو مانند این مارها یک مار مصنوعی بساز و آنرا بالای یک چوب نصب کن. مردم مار گزیده که این مار مصنوعی را ببینند، از مرگ نجات خواهند یافت.

موسی ﵇ هم از مس یک مار مصنوعی ساخت و بالای یک چوب بلند آنرا نصب کرد. سپس هر شخص مار گزیده که طرفش میدید، از مرگ نجات مییافت.

 << قبلی  | بعدی >>

  فهرست