حضرت یونس ﵇
یونس ﵇ در شکم ماهی به خداوند ﷻ حمد میگوید
به امر ﷲ ﷻ یک ماهی بزرگ آمد و یونس ﵇ را زنده قُرت کرد. یونس ﵇ سه روز و سه شب در شکم ماهی بود.
یونس ﵇ در شکم ماهی به رب خود ﷲ ﷻ حمد فرمود:
در مصیبت نعره کردم به ﷲ
خواستم را برآورده کرد ﷲ
از دهن مرگ نعرۀ نجات کردم
تو این آرزویم را برآورده کردی یا ﷲ
تو مرا در آب عمیق غرق کرده بودی
تو مرا به عمق بحر رسانده بودی
مرا آنجا گرداب احاطه کرده بود
مرا به حکم تو امواج فرا گرفته بود
گمان کردم مرا در دربار نمیمانی
فکر کردم دیدار خانۀ مقدست را نصیبم نمیگردانی
زیر آب آخرین نفسهایم میبرآمد
چون آب از برم پیچید نفسهایم میبرآمد
شاخه های بته های بحر ز سرم میپیچید
در بحر به بیخ کوه ها فرو میرفتم
در زندان عالم مرده گان به همیش زندانی میشدم
یا خدای من! مرا از این گودال کشیدی
آن وقتیکه زنده گی ام به آب تسلیم میشد یاد کردم ﷲ را
دعایم در دربار تو قبول شد یا ﷲ
پیروان بتها از رحمت تو محروم میشوند
ولی من در شکرانه برایت قربانی تقدیم میکنم
وعده ام را حتماً تکمیل میکنم
چون تو یگانه ناجی هستی، یا ﷲ!
بعد از آن ﷲ ﷻ بالای ماهی امر کرد و ماهی یونس ﵇ را به لب بحر انداخت.