حضرت موسی ﵇
خداوند ﷻ اظهار وفاداری عهد خود را میکند
سپس ﷲ تعالی به موسی ﵇ امر کرد و فرمود: مانند آن دو تختۀ قبلی که شکستانده بودی، دو تختۀ جدید سنگی بتراش، تا من همان احکام شرعی را بر آن بنویسم که بر تخته های قبلی نوشته بودم. خود را آماده کن که فردا صبح به کوه سینا بالا میشوی و در حضور من خود را حاضر میکنی. متوجه باش که غیر از تو به کسی اجازه نیست که همراهت بیاید. در کوه باید کسی دیده نشود، حتی در چهار اطراف کوه به گوسفندان، گاوها و به دیگر مواشی اجازۀ چریدن نیست.
موسی ﵇ نیز امر ﷲ ﷻ را بجا کرد. مانند تخته های اولی دو تختۀ جدید سنگی تراشید، صبح وقت آنرا در دستان گرفت و به کوه سینا بالا شد. او ﵇ بر قلۀ کوه ایستاده بود، که ﷲ ﷻ تجلای ذات خود را از میان ابر در سر کوه نمایان ساخت. این تجلا در کنار موسی ﵇ ایستاد شد و به او ﵇ نام ﷲ ﷻ را بیان کرد.
این تجلای الهی از پیش روی موسی ﵇ گذشت و برایش فرمود: من ﷲ هستم! من ﷲ هستم! خدای رحمان و رحیم هستم! در قهر صبر کننده هستم. در قول خود خوب و وفادار هستم! به اساس عهد و پیمان خود با هزاران نسل نیکی میکنم. گناهان، سرکشی ها و خطاهای شان را میبخشم، اما گناه را بی جزا نمیگذارم. جزای گناه کسی را به پسران و نواسه هایش، حتی تا پشت سوم و یا چهارم میدهم.
با شنیدن این سخنان، موسی ﵇ زود به ﷲ ﷻ سجده کرد و گفت: یا رب! اگر نظر لطف و عنایت تو بالایم باشد، پس برایت زاری میکنم، که در این سفر ما را از همراهی جلال ذات خود بی بهره نساز. قبول دارم که این مردم بسیار سرزور هستند، ولی تو خطاهای ما را ببخش و این قوم را منحیث قوم منتخب خود قبول کن.
ﷲ ﷻ برایش فرمود: درست است، موسی! من در مقابل تمام مردم با تو عهد و پیمان میبندم، که چنان معجزه ها را انجام خواهم داد که در تاریخ زمین و در کدام قوم دیگر هیچگاه انجام نشده باشد. در چهار اطراف شما تمام اقوام آن کارهای قدرتمند و حیران کنندۀ مرا خواهند دید، که بخاطر شما انجام خواهم داد!